جدول جو
جدول جو

معنی قره بلاغ - جستجوی لغت در جدول جو

قره بلاغ
(قَ رَ بُ)
دهی از دهستان احمدآباد بخش تکاب و 17 هزارگزی شمال خاوری راه ارابه رو تکاب به شاهین دژ. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل سالم است. سکنۀ آن 743 تن. آب آن از رود خانه سارق میباشد. محصولات آن غلات، بادام، حبوبات، کرچک. شغل اهالی زراعت و گله داری است. صنایع دستی آنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(قَ رَ)
دهی از دهستان شهرویران بخش حومه شهرستان مهاباد واقع در 23500گزی شمال خاوری مهاباد و 10 هزارگزی خاور شوسۀ مهاباد به ارومیه. موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل مالاریایی است. سکنۀ آن 520 تن. آب آن از رود خانه مهاباد و محصول آن غلات، چغندر، توتون، حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری است. صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
نام سلسله جبالی است در آذربایجان. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 151، 164)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ بُ اَ ظَ)
دهی جزء دهستان هرزندات بخش زنوز شهرستان مرند واقع در 30 هزارگزی شمال باختری مرند و 1 هزارگزی شوسه و خط آهن جلفا به مرند. موقع جغرافیایی آن جلگه و سردسیر است. سکنۀ آن 374 تن. آب آن از قنات و محصولات آن غلات، نخود. شغل مردم آن زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ بُ)
دهی از دهستان آلان براغوش بخش آلان براغوش شهرستان سراب واقع در 27 هزارگزی شمال خاوری مهربان و 21 هزارگزی شوسۀ تبریز به سراب. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل است. سکنۀ آن 19 تن. آب آن از رود خانه چاکی چای و چشمه و محصولات آن غلات. شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ بُ)
دهی از دهستان آتش بیگ بخش سراسکند شهرستان تبریز واقع در 12 هزارگزی شمال سراسکند و 6 هزارگزی شوسۀ تبریز به میانه. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل است. سکنۀ آن 217 تن. آب آن از چشمه و محصولات آن غلات، حبوبات، پنبه و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ بُ)
ده کوچکی است از دهستان پشت آربابا از بخش بانۀ شهرستان سقز واقع در 6 هزارگزی جنوب باختر بانه. سکنۀ آن 30 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ بُ)
دهی از دهستان حومه بخش سلدوز شهرستان ارومیه واقع در 16 هزارگزی شمال نقده و6500 گزی باختر شوسۀ نقده به ارومیه. موقع جغرافیایی آن دره و سردسیر سالم است. سکنۀ آن 135 تن. آب آن از چشمه و محصولات آن غلات، حبوبات، توتون و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ بُ)
دهی از دهستان سرپل ذهاب شهرستان قصرشیرین واقع در 4 هزارگزی باختر سرپل ذهاب و یک هزارگزی شوسۀ قصرشیرین. موقع جغرافیایی آن دشت و گرمسیر مالاریایی است. سکنۀ آن 80 تن. آب آن از نهر رزین جوب و محصولات آن غلات، برنج، پنبه، صیفی، توتون، لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ بُ)
دهی از دهستان شش ده قره بلاغ بخش مرکزی شهرستان فسا واقع در 5000 گزی خاور فسا و 2000 گزی راه فرعی فسا به داراکویه. موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل است. سکنۀ آن 1530 تن. آب آن از چاه و محصولات آن غلات، پنبه، حبوبات. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان قالی بافی و گلیم بافی است. راه فرعی دارد. ساکنین از طایفۀ اینانلو هستند که تخته قاپو شده اند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ بُ)
دهی از دهستان اسفندآباد بخش قروۀ شهرستان سنندج واقع در 28 هزارگزی شمال خاوری قروه و 5 هزارگزی خاور ندرشه. موقع جغرافیایی آن جلگه وسردسیر است. سکنۀ آن 347 تن است. آب آن از چشمه و محصولات آن غلات، میوه جات، انگور، قلمستان، لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان قالیچه بافی است. راه مالرو دارد، تابستان از راه باباگرگر اتومبیل میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ بُ)
دهی از دهستان کله بوز بخش مرکزی شهرستان میانه واقع در 10 هزارگزی جنوب باختری میانه و 6 هزارگزی خط آهن میانه به مراغه و 9هزارگزی شوسۀ تبریز به میانه. موقع جغرافیایی آن کوهستانی معتدل است. سکنۀ آن 194 تن. آب آن از چشمه است. محصولات آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ بُ)
دهی از دهستان شهرویران بخش حومه شهرستان مهاباد واقع در 11500 گزی خاور مهاباد و 10هزارگزی خاور شوسۀ مهاباد به میاندوآب. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل سالم است. سکنۀ آن 71 تن. آب آن از چشمه و محصولات آن غلات، توتون و شغل اهالی زراعت و گله داری است. صنایع دستی آنجا جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ بُ)
دهی جزء دهستان بهنام پازکی بخش ورامین شهرستان تهران واقع در 9 هزارگزی شمال ورامین و 5 هزارگزی باختری راه شوسۀ ورامین به تهران. موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل است. سکنۀ آن 72 تن. آب آن از قنات و محصولات آن غلات، صیفی، چغندرقند. شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ بُ)
دهی جزء دهستان اوزومدل بخش ورزقان شهرستان اهر واقع در 8 هزارگزی جنوب باختری ورزقان و 2500 گزی ارابه رو تبریز به اهر. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل است. سکنۀ آن 792 تن است. آب آن از دو رشته چشمه و محصولات آن غلات، حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان گلیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ بُ)
دهی جزء دهستان کاغذکنان بخش کاغذکنان شهرستان هروآباد واقع در 6 هزارگزی شمال آقکند و 19500 گزی شوسۀ میانه به زنجان. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن معتدل است. سکنۀ آن 851 تن. آب آن از سه رشته چشمه و محصولات آن غلات، حبوبات، سردرختی و شغل اهالی زراعت و گله داری است. صنایع دستی جاجیم بافی و گلیم بافی است. راه مالرو دارد. دبستان دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(دَرْ رَ)
دهی است از دهستان هنام و بسطام بخش سلسله شهرستان خرم آباد. واقع در 24هزارگزی جنوب خاوری الشتر و 13هزارگزی خاورراه شوسۀ خرم آباد به کرمانشاه با 180 تن سکنه. آب آن از چشمه ها و راه آن مالرو است. ساکنین آن از طایفه حسنوند میباشند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ زَ)
دهی است از دهستان گوی آغاج بخش شاهین دژ شهرستان مراغه واقع در 26 هزارگزی جنوب خاوری شاهین دژ و15 هزارگزی شمال راه ارابه رو شاهین دژ به تکاب. موقعجغرافیایی آن کوهستانی و معتدل سالم است. سکنۀ آن 196 تن. آب آن از چشمه و محصول آن غلات کرچک. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قِ بُ)
چهل چشمه
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ)
دهی از دهستان خزل شهرستان نهاوند واقع در 44 هزارگزی شمال باختری راه شوسۀ نهاوند به کرمانشاه و 3 هزارگزی جنوب شوسۀ نهاوند. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و سردسیر است. سکنۀ آن 85 تن. آب آن از چشمه و قنات و محصولات آن غلات، لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. ایل یارمطاقلو برای تعلیف احشام به این ده می آیند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ)
آهنگی است در موسیقی. رجوع به آهنگ شود
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ)
نام یکی از دهستانهای بخش مرکزی شهرستان شیراز است. حدود و مشخصات آن به قرار زیر میباشد: از شمال تپه های سلطان آباد و دهستان حومه شیراز، از جنوب دهستان کوار، از خاور ارتفاعات بیدزرد و گردنۀ باباحاجی، از باختر دهستان سیاخ. این دهستان تقریباً در جنوب خاوری بخش واقع گردیده، هوای آن معتدل مالاریایی است. آب مشروب و زراعتی از چشمه و قنات و چاه تأمین میگردد. محصولات آن غلات، برنج، چغندرقند، حبوبات، و جزئی انگور. شغل اهالی زراعت. از 25 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل یافته و مرکز آن قریۀ طغرآباد میباشد. نفوس دهستان بالغ بر 7200 تن است. قراء مهم آن عبارتند از:سلطان آباد، کوشک بیدک، کچی، محمودآباد، شاپورجان، دولت آباد، ده نو. راه ارتباطی دهستان با شیراز اتومبیل رو است. بیشه یا نی زار قره باغ در وسط دهستان قرار داشته و باطلاقی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(بُ)
دهی از دهستان ایجرود بخش مرکزی زنجان. دارای 86 تن سکنه. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و عسل است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(یَ)
دهی است از دهستان سراجو بخش مرکزی شهرستان مراغه، سکنۀ آن 419 تن. آب آن از چشمه سارها. محصول آن غلات، توتون، کرچک، نخود و زردآلو. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان آنجا کرباس و جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قِ سَ قَ)
دهی است از دهستان افشاریۀ بخش آوج شهرستان قزوین که در 28 هزارگزی شمال آوج سر راه شوسۀ همدان در کوهستان واقع و سردسیر است. سکنۀ آن 194 تن میباشد. آب آن از چشمه سار و رود خانه خررود و محصول آن غلات و بنشن و شغل اهالی زراعت و قالی بافی و جاجیم بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ بِ)
دهی از دهستان کرچمبو از بخش داران شهرستان فریدن واقع در 26000 گزی شمال باختری داران و 3000 گزی راه ازنا به اصفهان. موقع جغرافیایی آن جلگه و سردسیر است. سکنۀ آن 757 تن. آب آن از چشمه و قنات و محصولات آن غلات، حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری است و صنایع دستی زنان جاجیم بافی و قالی بافی است. راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ بُ رَ)
دهی از دهستان بهی بخش بوکان شهرستان مهاباد واقع در 17500 گزی جنوب خاوری بوکان و 14 هزارگزی خاور شوسۀ بوکان به سقز. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل مالاریایی است. سکنۀ آن 451 تن. آب آن از زرینه رودو محصولات آن غلات، چغندرقند، توتون، حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ)
دودۀ قره باغی، شعبه ای است از ایل اقاجری. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 88)
لغت نامه دهخدا
(قِ زِ بُ)
دهی از دهستان آواجیق بخش حومه شهرستان ماکو واقع در 28 هزارگزی شمال باختری ماکو و 16 هزارگزی شمال خاوری کلیساکندی و 8 هزارگزی جنوب مرز ایران و ترکیه. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری سالم است. سکنۀ آن 160 تن. آب آن از چشمه و محصول آن غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه ارابه رو دارد، و میتوان اتومبیل برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قُ شَ بُ)
دهی است از دهستان به به جیک شهرستان ماکو، سکنۀ آن 304 تن. آب آن از چشمه. محصول آن غلات. شغل اهالی زراعت، گله داری و صنایع دستی زنان آنجا جاجیم بافی است. راه ارابه رو و اتومبیل رو دارد. این ده در دو محل بفاصله 5هزار گز بنام قوشه بلاغ بالا و پائین مشهور است. سکنۀ قوشه بلاغ پائین 56 تن میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(خَ کُ نِ / نَ)
دهی است از دهستان گاودول بخش مرکزی شهرستان مراغه، سکنۀ آن 118 تن. آب آن از چشمه. محصول آن غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان گلیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ بُ)
دهی از دهستان سردرود بخش رزن شهرستان همدان واقع در 36 هزارگزی شمال باختری رزن. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و سردسیر است. سکنۀ آن 300 تن. آب آن از چشمه و محصولات آن غلات، دیم، لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان قالیچه بافی است. راه مالرو دارد و تابستان میتوان اتومبیل برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
تصویری از قره داغ
تصویر قره داغ
ترکی سیاکوه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قره قولاغ
تصویر قره قولاغ
قراقلاغ بنگرید به قراقلاغ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قرا باغ
تصویر قرا باغ
قره باغ سیا باغ نام جایی است
فرهنگ لغت هوشیار
باغی که در آن سبزی جات بکارند
فرهنگ گویش مازندرانی